اعتراف شماره ۱: در نوشتن عنوان اغراق شده، و اینطور نیست که “هیچکس خودش را دوست نداشته باشد”. حداقل الآن!
اعتراف شماره ۲: در نوشتن عنوان بهمقدار بسیار کمی اغراق شده و “تعداد بسیار کمی هستند که خودشان را واقعا دوست دارند”. حداقل الآن.
اگر بصورت سطحی نگاهی به بچههای این نسل-دهههای هفتاد،هشتاد و نود- بندازیم، بهوضوح پدیده “دوست نداشتن خود” که هیچ، “متنفر بودن از خود” قابل دیدن و حس کردن است. همونطور که قابلحدس و پیشبینیه، این اصلا اتفاق خوبی نیست، و درحال خرابکاریه که هیچکدوممون حواسش بهش نیست.
قبل از هرچیز، میرم سراغ چیستی این اتفاق.
همیشه و در تمام دورانها و نقاط تاریخ، استثنائاتی وجود داشتهاند. درمثال ما، منظور از استثناء کسانی هستند که خودشون رو نداشتن و بهاصطلاح امروزیها، با خودشون حال نمیکردن! اما این منظور، از یک جایی به بعد تغییر کرد و حالا کاملا اشتباه است! الآن، و در دورانی که زندگی میکنیم، اتفاقا منظور از استثناء، کسانی هست که خودشون رو دوست دارن و با خودشون حال میکنن!
ماها مدام دوست داریم از یکنظری(که میتونه ظاهری یا باطنی(و یا هردوشون!) باشه)، شبیه به شخصی خاص باشیم. اشتباه نکنید! منظور از شبیه به شخصی خاص بودن، این نیست که ویژگی که از اون شخص دوست داریم رو برای خودمون هدف قرار بدیم و در راستای اون تلاش کنیم تا بتونیم اون ویژگی رو بدست بیارم، نه، بههیچوجه! اتفاقی که در واقع میوفته، اینه که ما صرفا دارای توهم هستیم و در خیال، فکر میکنیم که شبیه اون شخص هستیم و هرکاری میکنیم تا این خیال، باقی بمونه.
واقعیت اینه که این اتفاق، به ما حال خوبی میده! من توی ذهن خودم، شبیه به فلانی هستم و خیلی حال میکنم با این قضیه. اما اتفاقی که در حقیقت میوفته چیه؟ بهمرور زمان، و در بلندمدت، ما بصورت کامل اعتمادبهنفس خودمون رو از دست میدیم، خودمون رو گم میکنیم، دیگه حتی نمیدونیم که میخوایم شبیه به کی باشیم، دیگه نمیدونیم اصلا کی هستیم! کسی که خودش نیست، کی میتونه باشه؟!
چند نفر از ما، وقتی جلوی آیینه میره، خوشحاله از خودش بودن؟ چند نفر از ما، با خودش خوب و درست صحبت میکنه؟ چند نفرمون سعی میکنه برای بهتر شدن خودش؟ چند نفرمون دوست داره خودش باشه؟ قهرمان چند نفر از ما، خودشه؟
یک گل فکر نمی کند که با گل کنار آن رقابت کند. فقط شکوفا می شود!
همهچیز، الآن و در این دوران، برعکسه چیزهایی که گفتم! اکثریت ما دوست داریم شخص دیگهای باشیم.
حسرت این رو میخوریم که ایکاش جای فلانی بودم.
دائما خودمون رو سرزنش میکنیم و مرتبا این دروغ رو بهخودمون یادآوری میکنیم که تو اونی نیستی که باید!
هر ثانیه داریم خودمون، ظاهرمون، باطنمون، زندگیمون، از بزرگترین چیزها تا کوچکترینهاش رو، با دیگران مقایسه میکنیم.
مقصر این اتفاقی که حالا در اوجش هستیم، کیه/چیه؟
در یک جواب، سوشالمدیا!
سوشالمدیا باعث مقایسه حداکثری افراد، با دیگری شد. مقایسه با چیزهای نهچندان دارای واقعیتی که یکسری شخص شناختهشده، به اشتراک گذاشتن. هرچند که این مقایسه قبلترها هم بود، اما سوشالمدیا چندین و چند برابرش کرد.
اتفاقی که میوفته اینه که صفحه موبایلتون رو باز میکنید، به اینستاگرام میرید، عکسی از بدن یک ورزشکار میبینید و بصورت خودآگاه یا ناخودآگاه، توی ذهنتون و با خودتون میگید که “چه هیکلی! کاش من هم اینطور بودم!”. بعد از کمی اینور-اونور کردن، به شخصی میرسید که یه عکس از صبحونه فوقالعاده شیک و بهنظر خوشمزش بهاشتراک گذاشته و یه جمله انگیزشی خفن هم زده زیرش، با خودتون میگید “هیچ شانسی از زندگی نیوردم! ببین ملت چه صبحونهای دارن، حتی اینم نداریم!”. و همینطور، دائما خودمون رو با دیگران و چیزهایی که ۱% هم از صحت و واقعی بودنشون(و تظاهر نبودنشون) خبردار نیستیم. دائما خودمون رو سرکوب میکنیم و پایین میکشیم. فکر میکنید در بلند مدت چه بلایی سرمون میاد؟! کمی بالاتر گفتم.
خواه یا ناخواه، این اتفاقیه که افتاده، و حداقل هنوز نمیتونیم به گذشته بریم و چیزی رو عوض کنیم. اما، الآن رو از ما نگرفتن که! راهکار چیه؟
از لحاظ ویژگیهای ظاهری، رنگ چشم و مو، اندازه قد، و هرچیز ظاهری دیگهای، دست ما نبوده! چطور میتونیم خودمون رو مقایسه کنیم یا حتی بدتر، سرکوب و سرزنش کنیم که حالا که چشممون فلان رنگ نیست، پس هیچی دیگه! اگر میخوایم خودمون رو مقایسه کنیم، حداقل توی چیزهایی این کار رو انجام بدیم که دست خودمون بوده و خودمون باعثشیم.
از لحاظ ویژگیهای باطنی و اخلاقی، باید گفت که همش یکسری خصوصیات اکتسابی هستن که همهمون میتونیم در بلندمدت، بدستشون بیاریم. اینکه سرزنش نداره که! سادست. یه ویژگی اخلاقی رو دوست داری، بدستش بیار!
چیزی که توی سوشالمدیا میبینید، بههیچوجه واقعیت نداره و همش یکسری تظاهر بیخود و دروغ برای جذب کردنه بیشتره. اگر کسی واقعا ثروتمند باشه، هرگز نمیاد از خرجهایی که طبعا برای پشیزی نیستن، هزارتا فیلم و عکس و استوری بگیره! اگر کسی واقعا زیباست، بدنبال زیبایی شخصیتی و درونی میگرده و هرگز نمیاد روزانه هزارتا فیلم و عکس و استوری از خودش بگیره! اگر کسی واقعا از زندگیش خوشحاله و باهاش حال میکنه، هرگز نمیاد با هزارتا حاشیه برای جذب کردنه بیشتر، زندگی بهظاهر خوشحال و خوبش رو خراب کنه! اگر کسی واقعا درحال لذت بردن باشه، میچسبه بهش و نمیاد با ما و شما بهاشتراک بزارتش. چرا باید چنین کاری کنه؟! چیزی که توی سوشالمدیا میبینید، حتی نزدیک به واقعیت هم نیست.
از خودتون بپرسید و صادقانه جواب بدید.
آیا چنین اشخاصی، برای مقایسه کردن خوب هستن؟
آیا واقعا میخوام مثل چنین اشخاصی باشم و زندگی کنم؟
آیا واقعا اونها درحال لذت بردن هستن؟
الآن، ما نسلی رو داریم که خودش اعتمادبهنفس خودش رو از بین برده.
نسلی رو داریم که خودش رو دوست نداره و مرتبا میخواد هرکسی باشه، غیر از خودش!
نسلی که دغدغههاش کوچک شدن و بیاهمیتترین چیزها، جای چیزهایی که واقعا ارزش اهمیت دارن رو گرفتن.
چنین نسلی، چطور میتونه ادامه بده، پیشرفت کنه و جلو بره؟
انسانهایی که فقط در یکچیز مشترک هستن، دوست نداشتن خودشون!
آیا دوست دارید و داریم تا نسلهای آینده، با این لقبها و ویژگیها بشناسن و یاد کنن از ما؟
معتقدم هنوز دیر نیست، و نهتنها میشه درستش کرد، بلکه باید اینکار رو انجام داد.
این وظیفه ما نسبت به خودمونه!
خودتون رو دوست داشته باشید. شما، کسی جز خودتون نیستید! از اول خودتون بودید و آخرش هم خودتون هستید. اگر با خودتون حال نکنید، با کی میخواید حال کنید؟ اگر خودتون رو دوست نداشته باشید، چهکسی رو میخواید و میتونید دوست داشته باشید؟ اگر جلوی آیینه که میرید، یه لبخند به خودتون نمیزنید و خوشحال نیستید از داشتن خودتون و خودتون بودن، پس چطور میخواید خوشحال باشید و خوشحالی واقعی رو تجربه کنید؟ بهقول جمله که سوشالمدیا گفت و هرگز بهش عمل نکرد، “خودتون باشید، مگه خودتون چشه؟!“
دوست داشتن خود بزرگترین انقلاب است
زیبا بود، به مشکل خیلی ها اشاره شد توی این متن، امیدوارم تاثیرشو بزاره تا همه خودشونو دوست داشته باشن و دنبال مقایسه کردن با دیگران نباشن
منم همینطور؛
مرسی امین!
هر شخص حداقل یک بار باید این متن رو با دقت بخونه. واقعا نیازه👏🏻
خوشحالم اگر بنظرت اینطور بوده!
بسیار عالی👏
این نکات به ظاهر پیش پا افتاده هستن ولی بارها و بارها دیدیم که منجر به تغییرات وحشتناکی در بعضی اشخاص شدن
ظاهر و باطن متن، هر دو عالی✌️خسته نباشی
مخلصم علی!💎
متاسفانه همینه ،با خیلی از جاهاش موافق بود با یه جاهایشم نه…
👌🏻❤️
مرسی!
وقت کردی بریم تلگرام یه گَپ درباره مخالفتت باهاش بزنیم حتماََ.
احساس میکردم دیس به کل شخصید های مجازی
منتظر دیس بک باش😅😂
😂همه رو درو کردیم فکر کنم پس؛
ولی اوکیه، منتظر دیسبکشون هستیم، خوشحال میشم ببینم چی دارن که بتونن بگن😄!
خیلی خوب بود. واقعا باید هر چند وقت یه بار یه نفر اینا رو برامون تکرار کنه انگار
🙏؛
بودن توی اون فضاها، دلیل فراموش کردنِمونه.
Eyvl Khyli khoob bOod🤩🤙🏼
مرسی سینا!💎
خیلی زیبا و درست بود، از الان به بعد خودمو بیشتر دوست خواهم داشت!😉
مائَم دوستت داریم امیرآقا!👋🏼
جالب بود، حقیقته واقعا
کلا به نظرم آدم باید گاهی اوقات خودش دست به کارهایی بزنه تا حس بهتری داشته باشه، مثلا همونطور گه گفتی کسب ویژگی های اخلاقی مثبت، کسب مهارتی که هرکسی نداشته باشه و …
اصلا دقت کردید وقتی توی یه چیزی تخصص دارید و کسی که اطلاعات نداره ازت سوال میکنه و شما میتونی جوابش رو بدی و راهنماییش کنی چه حس خوبی داره
البته که خب آدم به ظاهرش هم باید برسه، ورزش کنه، و تاجایی که خودش توانایی رو داره و به قول شما دست خودش هست (به غیر از قد و … که فعلا نمیشه کاریش کرد) به فکر خودش باشه
ممنون از مطلب جالبت، بازهم بزار از این مدل ها، قول میدم بخونم و نظرم رو بدم 🙂
دقیقا!
باعث خوشحالیه خوندن و دیدن نظراتت.
مرسی نوید!